رابطه‌مان را با خدا اصلاح کنیم

تعلقات غیر خدایی "رابطۀ" قلب انسان را با خدا قطع می‌كنند و البته نه "ربطِ" انسان به خالقش را. یعنی تعلقات غیر الهی، فقط باعث می‌شوند این رابطه،‌‌ ظلمانی ‌شود؛ ولی چون انسان و خالقش عین ربط‌‌اند، هرگز نمی‌توان ربطشان را معدوم كنند.

در دعای سحر، عبد با گفتن "إنّی"، این حجاب را از قلب خود برمی‌دارد و ذات فقیر و عین ربط خود را در معرض تابش انوار کمال الهی قرار می‌دهد و می‌یابد این عین فقر و نیازبودنش را نمی‌تواند از غیر خدا بگیرد. چون ربط، عین نیاز به مربوط خودش است.

پس "إنّی" در حقیقت، نه من به عنوان من، بلكه یافتن رتبۀ ربطی خود، به عنوان فقر و نیاز، با خضوع، خشوع، التماس و انابه است و جان سالك به این اصل می‌رسد كه،"كُلُّ مَنْ عَلَیها فانٍ، وَ یبْقی‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الإِكْرامِ"[1].

سالک می‌فهمد که ولو در زندگی روزمرۀ خود وصل به هزاران چیز است، اما در واقع وصل به یك حقیقت است. عبد تمام تعلقاتش یكی می‌شود؛ جنبۀ سرابی موجودات، نزدش فانی می‌شود و جنبۀ وحدت وجودی‌شان، كه همگی جلوۀ یك متجلّی هستند، ظهور می‌كند.

برگرفته از كتاب "سر سحر"، صفحات 36 و 37.

 


[1]- سوره الرحمن، آیات26-27 : هر آن كس كه بر روی زمین است، فناپذیر می‌باشد و تنها ذات با شكوه و ارجمند پروردگارت باقی می‏‌ماند.



نظرات کاربران

//