حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)، در مقام هدایت اجتماعی، شکنجهها نه از دشمن، که از دوست کشیدند! ایشان مظهر تام اسماء الهی و قادر به تصرف در اشیاء بودند. به محض اراده، میتوانستند هر آنچه را میخواستند، در مقابل خود به تسلیم وادارند؛ اما به قدری فانی در حق بودند که جز رضای او، ارادهای از ایشان ظهور نمیکرد. حضرت مظهر ارادۀ حقتعالی و پارۀ تن رسولالله(صلّیاللهعلیهوآله) و از گوشت و خون ایشان بود، چنانکه حضرتش میفرمود: «کسی که فاطمه(سلاماللهعلیها) را آزار دهذ، خدا را آزار داده...»[1]ولی میبینیم که چگونه وجود مبارکشان مورد اذیت، آزار و اهانت قرار گرفت. درب خانه به آتش کشیده شد، میان در و دیوار، پهلوی مبارکش شکست! سینهاش را زخمی کردند، و بر بازویش تازیانه زدند و... . با این وجود، هرگز از این همه درد و فشار، سخنی به میان نیاوردند، چراکه درد فاطمه(سلاماللهعلیها) درد زخم بازو و سینه نیست؛ درد، انحراف امّت از مسیر دین و ارزشهاست. لذا چیزی که هنگام غضب از ایشان ظهور میکند، امری انفعالی و عاطفی نیست، بلکه غضبالله است.
"انّ الله لَیغضب لغضب فاطمه و یَرضی برضاها"[2].
خداوند به غضب فاطمه(سلاماللهعلیها) غضب میکند و به رضای فاطمه(سلاماللهعلیها) راضی میشود.
وقتی خدا رضا و غضب خود را در رضا و غضب فاطمه(سلاماللهعلیها) قرار میدهد، در واقع محدودۀ تکالیف و وظایف ما انسانها را روشن میکند. خداوند محور اصلی سیر عبودی را که منجر به ربوبیت میشود، در رضایت فاطمه(سلاماللهعلیها) قرار داده است. یعنی؛ بدون حرکت از محور اهل بیت عصمت(عليهمالسلام)، عبودیت حاصل نمیشود و اگر عبودیت حاصل نشود، ربوبیت نیز حاصل نخواهد شد.
برگرفته از کتاب "فاطر هستی"، صفحات 58-59-91.
[1].بحارالانوار، ج29،ص157
[2]. بحارلانوار،ج43،ص44.
نظرات کاربران