فاطمه(سلاماللهعلیها) تنها باغبانی است که میتواند بذرهای انسانی وجود ما را بشکافد و به تمام و کمال ظهور دهد، بهطوریکه با چشم دل ببینیم و با گوش دل بشنویم؛ امّا این حرکت، مشروط به آن است که در بطن حقیقتِ سیره و حرکات او قرار گیریم؛ همانطورکه جنین، در رحم مادر از تمام وجود مادر تغذیه میکند، تا بتواند رشد کند و نافش از راه بند ناف به مادر وصل است و از طریق خون مادر، هر آنچه را مادر تغذیه کرده، میگیرد و از عصارۀ آن استفاده میکند.
متأسفانه در این جهان وانفسا، بسیاری از مردم یا اصلاً در این بطن قرار نمیگیرند، یا اگر بر اثر موهبت الهی در این بطن هم قرار گرفتهاند، وجودشان را درست وصل نکرده و فکر میکنند فقط با علاقه و محبّت صوری میتوانند در آغوش حضرتش قرار بگیرند! غافل از اینکه به فعلیت رسیدن بذرهای انسانی ما، تنها منوط به حرکت دقیق و منطبق با سیرۀ مادر است.
یکی از اموری که در این راه، بسیار باید به آن دقت کرد، این است که مودّتنماها را از مودّت حقیقی باز شناسیم. چه، بسیاری از امور در حیطۀ مودّت واقعی وارد نمیشوند، امّا ما آنها را به جای مودّت قرار دادهایم. قرآن، از این دسته، تعبیر به شهوات کرده و مصادیق آن را در فرزند، مال، طلا و نقره، زن و پسران دانسته است.[1]
پس برای اینکه حد و مرز این دوستیها مشخص شود، میتوان چنین علایقی را با محک ولایت بررسی کرد. یعنی اگر کسی یا شیئی، به ولایت نزدیک بود، میتوان آن را دوست داشت و به هر نسبت از ولایت دور بود، باید از آن پرهیز کرد. در سیرۀ ائمه(عليهمالسلام) نیز میبینم که حضرات، چگونه این محک را در تمام امور نشان دادهاند. بهطوریکه آنچه را دوست داشتند (اعم از میوه، غذا، اشیاء و...) به ولایت نزدیک بوده است و در دین به نام مستحب معرفی شده و آنچه را که دوست نداشتند و از آن پرهیز میکردند، از ولایت دور بوده و در قالب مکروهات معرّفی شده است. پس خاستگاه محبّتهای ما، کمال وجودی و محور آن اهلبیت(عليهمالسلام) است؛ اما نه محبّتی در قد و بالا و صورت، بلکه در کمالات.
برگرفته از کتاب "فاطرهستی"، صفحات 31 و 32 و 33.
[1]"زُيِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْقَناطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الاَنْعامِ وَ الْحَرْثِ, ذلکَ مَتاعُ الْحَيوة الدُّنْيا وَ اللهُ عِنْدهُ حُسْنُ المَآبِ" سورۀ العمران، آیۀ 14
نظرات کاربران