همه گمان میکنند خدا را فقط پس از مرگ یا در روز قیامت میتوان دید؛ غافل از اینکه رؤیت حق، دنیا و آخرت ندارد و اگر در دنیا او را نیابیم، در آخرت نیز به درک نورش نخواهیم رسید. دیدن خدا، حقّ همۀ ماست؛ نه دیدن با چشم سر، بلکه با ریشهکن کردن رذایل و خودیها و ظهور اسماء الهی. کافی است از تمام دلبستگیها و امیالی که روح و قلبمان را به اسارت گرفتهاند، رها شویم و بذر اسماء الهی را که در وجودمان نهفته است، پرورش دهیم.
اینگونه، شخصیت انسانی و حقیقت ابدی ما رقم میخورد. برخلاف تمام شأن و شئون دنیوی که برای خود ساختهایم و همه، شخصیتهای کاذب و فناپذیری هستند که با توهّم به آنها اعتبار بخشیدهایم. خود را جوان، زیبا تحصیلکرده، ثروتمند، بالاشهری، رئیس، مادر و... دیدهایم و به این عناوین، دل بستهایم؛ درحالیکه راه رسیدن به خدا، رهایی از بند این عناوین و وابسته و مغرور نشدن به این جایگاههاست.
در قرآن کریم آمده است که حضرت موسی(علینبیّناوآلهوعلیهالسلام) خواست خدا را ببیند. خدا هم چهل روز به او مهلت داد؛ که از اول ذیالقعده شروع و در دهم ذیالحجّه پایان پذیرفت. در آن ایام، حضرت موسی به فرمان خدا چلّهنشین عالم ملکوت شد تا از خود بگذرد و به خدا برسد. او در این مرحله باید با تمام وجود روحانیاش حاضر میشد و اگر ذرهای از ثقل دنیا هم در دلش بود، مانع راهش میشد. به این ترتیب او با رهایی تامّ از خودی، برگزیدۀ خدا شد و شایستگی دیدار حق را پیدا کرد.[1]
برگرفته از مباحث «اربعین کلیمی»، جلسۀ پنجم.
[1]- اشاره به آیات 142 تا 144، سورۀ اعراف.
نظرات کاربران