ابتلا در نینوا
بشنو از نی، چون حكایت میكند
واردِ در امتحانت میكند
نی تو را در كورههای ابتلا
مِی دهد ازجام شیرین ولا
خود بیا از نی، دلا عبرت بگیر
همچو او خالی شو و وحدت پذیر
نی چو خالی از تعلّقها شود
شهد شیرین تعقّل میدهد
شهد نی از بطن نی، خالی شود
بهر جان، نیروی اجلالی شود
شهد نی، خود، اسم رزّاق خداست
قدرت و نیروی حق، بر جسمهاست
نی چو بیگانه ز خود گشت و ز خلق
از درونش گشت جاری شهد حق
نی به نای نالهاش از خود رهید
بهر این، حق، شهد خود در او دمید
تا به جانها قوّت بازو شود
جان و دل با عشق، سوی او بَرد
تو بیا ای دل ز خود فانی بشو
شهد عشقش نوش و هم باقی بشو
تو بیا با سوز و ناله، درد و آه
اندر آ، در بزم مستیِ إله
بهر این، عشّاق خود را ربّ ما
برده در دشتی به نام نینوا
همچو نی، نای الهی سر دهند
سوزها از دل به یاری سر دهند
از خود و از خویش خود، خالی شوند
پر ز گوهرهای اجلالی شوند
هم حسین(ع) و خیل یاران حسین(ع)
بهر حق گردند جمله، نور عین
با نوای "كلُّ أرضٍ كربلا"
جملگی قربانیاش در نینوا
تا بدانند "كلّ یومٍ عشر" را
امتحان مرگ را و حشر را
تا به خود آیند بهر ابتلا
نایل آیند جمله بر قرب خدا
خالی از دنیا شوند و ماسِوی
هم رهند از نفس دون و از هوی
ابتلاها در زمین کربلا
سنّتی باشد ز حق، بهر ولا
گفته حق، بهر امام انس و جان
"أنتُمُ البابُ البَلا" بر مردمان
ناس، جمله مبتلا بر مهرتان
یا جدا از حق شده بر قهرتان
راضی از خلقید، حق هم راضی است
در غضبهاتان، همو خود قاضی است
جمله نیكیها همه، آنِ شماست
ظرف اوصاف خدا، جان شماست
هركه دارد آرزوی كربلا
گو شود خالی چو نی از هر نوا
تا كه حق، جانش به آسانی خَرد
نزد خود، او را به مهمانی بَرد
او شود در نزد مولا "یُرزَقون"
خود، شهید و شاهد "مقرّبون"
قرب حق، جانا ثمین و پربها
میدهد در وادی كرببلا
امتحان و آزمایش، بهر خلق
سنّتی ثابت بوَد از نزد حق
5محرم الحرام 1429 ه.ق- 23 دی 1386 (یكشنبه شب)
سرکار خانم لطفیآذر
نظرات کاربران