خمخانهی عشق
با مهر علی(علیهالسلام) طینت من ساخته حق
آب و گِل من ز عشق، پرداخته حق
بر مهر علی(علیهالسلام) سرشته حق، گر دل من
با حب، نظر انداخته او بر گِل من
خاكَم چو نظرگاه خدای ازلی است
آمادهی از بهر وِلای علوی است
انشای دگر[1]، خلقت دیگر به ولیّ است
انشای الهی که ز فیض ابدی است
با اسم ولیّ، برای انشای دگر
جان گشت مهیّای تولاّی خیَر
تا عشق علی(علیهالسلام) بر دل من ریخته شد
جانم به كمند زلفش آویخته شد
دل، عرش الهی شد و هم خانهی او
هم مست شرابش شد و خمخانهی او
خُم، عشق علی(علیهالسلام) گشت به خمخانهی دل
نور ازلی تافت به كاشانهی دل
سرکار خانم لطفیآذر
[1]- اشاره به آیه 14، سوره مؤمنون : "ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أنْشَأناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللهُ أحْسَنُ الْخالِقینَ"؛ سپس نطفه را به صورت علقه [خون بسته]، علقه را به صورت مضغه [چیزی شبیه گوشت جویده] و مضغه را به صورت استخوانهایی درآوردیم و بر استخوانها، گوشت پوشاندیم؛ سپس آن را آفرینش تازهای دادیم؛ پس بزرگ است خدایی كه بهترین آفرینندگان است.
نظرات کاربران