قطره در دریا
تا نداری با علی(علیهالسلام) و با ولایت، بیعتی
درنیابد كام جانت، لذّت دلبستگی
اعتقاد و فعل و اوصافت بدون بیعتش
ادّعا، آغاز و انجامش بوَد افسردگی
حق بگفته این حقیقت در غدیر خم به ما
هر عبادت، بی ولایت، نیست جز دلمردگی!
در مصاف عشق مولا، حق پذیرد بندگی
هم دهد پاداش و هم عزّت، و هم پایندگی
تا شوی ایمن ز لغزشهای دنیای دنی
چنگ زن بر حبل این ركن اصیل زندگی
جرعهای از بادهی خمّ غدیر او بنوش
تا بپیوندی به توحید ولیّ در بندگی
بی ولایت، نیستی آسوده از نفس زبون
چون که هستی قطرهای، داری به دریا، بستگی
از سرِ ما و منی، با عشق مولایت رهی
با ولایش، سائری گردی بدون خستگی
چون علی(علیهالسلام) سرّ تمام انبیاء و اولیاست
سرّ هستی را نماید با ولایش منجلی
راز خلقت، با ولای مرتضی(علیهالسلام) آغاز شد
حق نموده با علی(علیهالسلام) ذات و صفاتش را جلّی
باب اسرار نبوت، خود، ولای بوتراب(علیهالسلام)
هم شریعت را بوَد بطن و به قرآن، سرّ، علی(علیهالسلام)
سرکار خانم لطفیآذر
نظرات کاربران