مرتضای حق
بشنو از نی، چون حكایت میكند
عشقبازان را هدایت میكند
نی ز رمز عاشقی گوید عیان
عشقبازان را بَرد در راه جان
عاشقان را عشق، رسوا میكند
هم برون از هر دو دنیا میكند
دُنیی و عقبی، به نرد عاشقان
رمز هجران را همی گوید عیان
عاشق از دنیا و عقبٰی، هر دو رست
او به عشق روی مولا گشت مست
راه عاشق، راه پرخاری بوَد
راه تنهایی و بییاری بوَد
راه عاشق، راه از خود باختن
هم به کار و عشق او پرداختن
با جمال و با جلالش ساختن
سر به زیر پای او انداختن
سر چه باشد در قمار عشق یار
هین، ببازم هستیام بهر نگار
عاشقی، نی كار هر پیرزن است!
عشقبازی، بی تویی و بی من است
من، و تو در راه عشق، باشد دویی
شرك باشد در رهش، ما و تویی
راه عاشق، راه بی "خود" گشتن است
دل ز خود، هم غیر خود بگسستن است
عاشقی، ره در جنونْ پیمودن است
خون دل را دم به دم نوشیدن است
راه عاشق، از همه رهها جداست
مذهب عاشق، مرام مرتضی(علیهالسلام) است
عشـق را هـادی، اگـر هـم نـی بوَد
خــود، نــدای جــان مـولا مـیدهـد
نی، نوای نای جان مرتضی(علیهالسلام) است
نای مولا، چون درون هر نواست
هادی عاشق، نوای مرتضی(علیهالسلام) است
مرتضی(علیهالسلام) بر نای حق، هر دم رضاست
مرتضی(علیهالسلام) جانش ز نای عشق سوخت
مرتضی(علیهالسلام) چشمش به غیر حق ندوخت
مرتضی(علیهالسلام) حق را بدید، هر جا عیان
حق بدیده در زمین، هم آسمان
"ما رأیتُ" هم نوای مرتضی(علیهالسلام) است
هم "مَعَه"، هم "قَبل" و هم "بَعد"ش، خداست
مرتضی(علیهالسلام) دایرْ مدار حق بوَد
مرتضی(علیهالسلام) هم استوار حق بود
مرتضی(علیهالسلام) یكدم ز حق، خالی نبود
بهر حق، جز جان او جایی نبود
حق، "یَدورُ" با علی(علیهالسلام) او دور حق
كی بوَد حق بی علیمولا(علیهالسلام) بهحق؟
راه عاشق، راه عشق مرتضی(علیهالسلام) است
راه عشق مرتضی(علیهالسلام) راه خداست
اینچنین نی چون هدایت میكند
راه عاشق بر ولایت میكند
سرکار خانم لطفیآذر
نظرات کاربران