امام سجاد(علیهالسّلام) در دعای اول صحیفۀ سجادیه میفرمایند:
"ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِیتِهِ اخْتِرَاعاً. ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَرِیقَ إِرَادَتِهِ، وَ بَعَثَهُمْ فِی سَبِیلِ مَحَبَّتِهِ...”
مخلوقات را به قدرت خویش از هیچ پدید آورد، و به مشیت خود آنان را اختراع كرد... سپس آنان را به راه ارادت خويش سلوک داد و آنها را در راه محبّت خویش برانگیخت.
براساس این سخن، برانگیختهشدن موجودات از روی عشق و حرکتشان حرکت حبّی است؛ به این معنا که هر موجود، به عشقِ اصلِ وجودِ خود حرکت میکند. به عنوان مثال، کف در اثر عشق به درون خود -که آب است- دائم درحال شکستن حبابهایش میباشد، تا آب را از داخل خود نمایان سازد.
در حقیقت همۀ هستی، به طور تکوینی مسیر عبودیت خداوند را طی میکنند؛ اما متأسفانه، اکثریت ما انسانها در روند اختیاری و انتخابی خود، مسیر فنا و عبودیتی را كه موجودات هستی در پیش گرفتهاند، طی نکردهایم. هر لحظه به حبابها چسبیدهایم و هرگز نفهمیدیم که در درونمان آبی بیکران وجود دارد و باید تمام این کفها را در این دریای بیکران حل کنیم. دائم خود را با حبابهای اموال، ازواج و عشیره سرگرم کردیم و قلبمان چنان از این حبابها پُر شد، که دیگر جایی برای درک آب باقی نماند!
آنکس که آب را دارد، حتی اگر تمام حبابها را از دست بدهد، غصهای نمیخورد؛ زیرا اصل را دارد و میداند همۀ كفها به آب بازمیگردد و همه چیز در ید قدرت این اصل است. لذا بینشش، "ما رایت الاّ جمیلا" میشود.
برگرفته از کتاب "تأثیر امام در تعدیل عواطف" ج 2، صفحات 79 و 80.
نظرات کاربران