ذی القعده، آغاز بندگی

ذی‌القعده در لغت، یعنی صاحبِ نشستن. گویی در این ماه باید سر جای خود بنشینیم. اما جای انسان چیست؟ بندگی و عبودیت در مراتب گوناگون آن؛ که همان ادراک فقر وجودی است.[1] پس ذی‌القعده در حقیقت و بُعد عقلانی و لاهوتی‌اش، یعنی یافتن جایگاه واقعی خود در عالم هستی؛ یعنی هیچ‌چیز را جز خدا نبینیم؛ یعنی هیچ دیدن خود و در مقابل، دیدن خدا؛ "لَیس فی الدّار غَیره دیار". یعنی فقر وجودی و ذاتی تمام کثرات از جمله خود را بیابیم و خدای واحد را در بطن همه چیز ببینیم؛ همان‌گونه که حضرت علی(علیه‌السلام) می‌فرماید: "مَا رَأیتُ شَیئاً إلاّ وَ رَأیتُ اللهَ قَبْلَهُ"[2].

همه یار است و نیست غیر از یار                                         واحـدی جـلوه کرد و شد بسیـار

در ذی‌القعده، ما باید جای خودمان را پیدا کنیم؛ به این معنا که بفهمیم انسانیم، نه جماد، نبات یا حیوان؛ و جای ما به عنوان انسان، پرواز با دو بال علم و عمل است. باید در جستجوی حقیقتی باشیم که تمام خلأهای وجودی‌مان را پاسخ ‌می‌دهد و وقتی آن حقیقت را یافتیم، رابطۀ خود با او را که جز عبد بودن و بندگی نیست، پیدا ‌کنیم؛ که وقتی فقر و ذلت بندگی خود را یافتیم و کاملاً خود را خالی از هر چیز دیدیم و به این باور رسیدیم که اسباب و علل خارجی، قدرت رفع نیازهای درونی ما را ندارند، حقیقت ربوبیت را در وجودمان پیدا خواهیم کرد؛ چرا که به فرمایش امام صادق(علیه‌السلام): "الْعُبُودِیةُ، جُوهَرَةٌ کُنهُهَا الرُّبُوبِیةُ..."[3]؛ عبودیت، گوهری است که کنه و عمق آن، ربوبیت است.

برگرفته از کتاب "ذی‌القعده،قعود در جایگاه بندگی"، صفحات14و 19.

 


[1]. براي مطالعه بيشتر در اين باره، به نوارهاي درسي "عبوديت و عوالم وجودي" از مؤلف رجوع شود.

[2]- ترجمه تفسير الميزان، ج8، ص345 : چيزي را نديدم، مگر پيش از آن، خدا را ديدم.

[3]- مصباح الشريعة، ص7، باب دوم.



نظرات کاربران

//