زمانی که حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) بیمار شدند و در بستر بودند، زنان مهاجر و انصار بر گرد ایشان جمع شدند تا از آن حضرت عیادت کنند.
چگونه صبح کردید از بیماری که دارید، ای دختر رسول خدا؟
حضرت(سلاماللهعلیها) در پاسخ این سؤال، به جای گله و شِکوه از درد و رنج جسمانی، حمد خدا را میگویند و بر واسطۀ فیض وجود حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) درود میفرستند تا واسطهگری خود را به اینان و مردمی که در آخرالزمان این خطبه را خواهند شنید، نشان دهند و به آنان بفهمانند که چه ظلمی در حق واسطۀ فیض وجودشان روا داشتند.
در این خطبه، مخاطب زهرا(سلاماللهعلیها)، زنها هستند، زیرا ایشان میخواستند نشان دهند که اگر مردان راه خطا رفتند، اگر به ولایت پشت کردند و علی(علیهالسلام) را تنها گذاشتند، اگر اعتقادشان سقیفهای شد، همه و همه به زنانشان برمیگردد.
اگر زنها دنیا را نمیخواستند، اگر درست حرکت میکردند و جایگاه خود را در زن بودن مییافتند و اگر حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را الگوی خویش میساختند، همسرانشان هرگز با ظلم بیعت نمیکردند. در این خطبه ایشان محوریت و نقش زن را در زندگی، صعود و سقوط مردان نشان میدهد و بیان میدارد که چگونه زن میتواند با اِعمال عاطفۀ صحیح به مرد، عقل مرد را در کنار حضرت علی(علیهالسلام) قرار دهد، به طوریکه ذرهای از آنچه مولا فرموده تخطی نکند.
عاطفه، خمیرمایۀ وجود زن و شعاع نازلۀ محبوب است. خدا محور هستی را بر پایۀ عشق و محبت ایجاد کرد. سپس این عشق را در عالم ناسوت، به نام عاطفه، تنها در موجودی به نام زن ظهور داد تا شخصیت عقلی مرد را عشقی سازد. عشق و محبتی که محکمترین و اصلیترین عامل عروج و حرکت است. عشقی که مرادف با ولایت است، عشقی که عقل مرد را علیگونه میسازد . خداوند این خمیر مایه را به زن داده است تا بر اساس "هو المحبوب" و در جهت "مَودةً فی القُربی" و "تامّین فی مَحبَة الله" به کار گیرد.
برگرفته از کتاب "فاطر هستی"، صفحات 113 و 114.
نظرات کاربران