در توقيعي از حضرت حجت )عجلاللهتعاليفرجهشريف) چنين آمده است: "نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا"[1]. ما صُنع خدا هستيم و ساير مخلوقات، صنع ما هستند.
اينكه در اين كلام صنع به كار رفته است نه مصنوع نكتهي ظريفي است؛ مصنوع ميتواند از صانعش جدا شود و در هر رتبهاي هست، به طور مستقل ادامهي حيات دهد؛ اما صنع هرگز نميتواند از صانع جدا شود و اين جدايي براي او، عين نيستي است. رابطهي ما با ائمه(عليهمالسلام) همين است و چشم برهم زدني نميتوانيم بدون آنان وجود داشته باشيم؛ ما آن حقيقتي كه پيوسته در دنيا، برزخ و آخرت، وجودمان به او متصل است را نشناختهايم و نفهميديم صنعِ چه كسي هستيم. اكثراً در ادراک اين درد بيحس و كرخت شدهايم؛ از اين رو هر روز به دامن کسي ميرويم و راهمان را از او ميجوييم. با دانستن اينكه صنعِ چه كسي هستيم، حتي اگر غافلانه مركتب خطا ميشديم دوباره به سوي او بازميگشتيم؛ "هارِبٌ مِنْكَ إلَيْكَ". مثل كودكي كه اگر خطا كند، سريعاً به آغوش مادر پناه ميبرد و تن به دامان دايه نميداديم.
كتاب ولايت اتمام نعمت، صفحه 110 تا 115
[1]- بحار الأنوار، ج53، ص178.
نظرات کاربران