اگر در یک جامعۀ توحیدی همۀ انتخابها -از انتخابهای شخصی تا انتخاب دولت و مجلس- بر محور آن کلّ یعنی حقیقت ولایتفقیه باشد، قطعاً جامعه میتواند بهسوی عدل الهی حرکت کند.
در این نظام توحیدی، همۀ امکانات و نیروها، یکی میشوند و همه هر چه را دارند، به پای درخت توحید میریزند؛ منافع خود را کنار میگذارند و تنها یک منفعت را در نظر میگیرند: منفعت نظام. منفعت نظام یعنی منفعت نور و حاکمیت الهی؛ یعنی منفعت دین و بستر ظهور امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، که اگر غیر از این باشد، در جهت تقویت دشمن گام برداشته میشود و آنچه به عنوان منافع نظام قلمداد میشود، در گرو تأمین منافع طاغوت و فرعونِ زمان و ظهورِ قویتر او خواهد بود!
ما امروز باید خود را در این محور بیابیم؛ همانطور که دیروز مادران ما خود را پیدا کردند و فهمیدند که همه چیزشان را باید در راه اهداف امام(رحمةاللهعلیه) تقدیم کنند؛ از این رو راحتیها، اموال و حتی جوانانشان را به پای انقلاب ریختند، تا پیروز شد. امروز هم فرقی نکرده است. درست است که امام(رحمةاللهعلیه) نیستند؛ اما در بحث ولایتفقیه، مسئله شخص نیست و تغییر شخص رهبر، به معنی تغییر نظام نیست. وقتی "خامنهای، خمینی دیگر است"، نظام امروز نیز همان نظام خمینی(رحمةاللهعلیه) است. و رهبر انقلاب، جلوۀ دیگری از آن حقیقت است؛ حقیقتی که در بستر دین و استمرار ولایت معصوم از آدم تا خاتم: ریشه دارد.
البته این حرکت، مستلزم سختیها، گذشتنها و از دستدادنهاست. اما چنین انقلابی، صادراتی است! یعنی نه تنها خود، سمبل مبارزه با استکبار جهانی است، بلکه همواره در تلاش است تا ایدهآل بزرگ "الله" را به مردم دنیا معرفی کند و تمام دنیا را نیز به مبارزه با استکبار دعوت نماید؛ تا بهاینترتیب، زمینۀ ظهور ایدهآل مطلق فراهم شود.
برگرفته از کتاب "انفجار نور و انتظار ظهور"، ج2، ص109.
نظرات کاربران