زمانی که کاروان اُسرا به کوفه رسیده بودند، ابنزیاد با دیدن امامسجاد(علیهالسلام) پرسید: این کیست؟ گفته شد: علیبنالحسین(علیهالسلام). ابنزیاد گفت: مگر علیبنالحسین را خدا نكشت؟ امام سجاد(علیهالسلام) فرمود:
"قَدْ كَانَ لِی أخٌ یقَالُ لَهُ عَلِی بْنُ الْحُسَینِ، قَتَلَهُ النَّاس."
برادری به نام علیبنالحسین داشتم، كه مردم او را كشتند.
ابنزیاد گفت: "بَلِ اللهُ قَتَلَهُ!"؛ بلکه خدا او را كشت.
و امامسجاد(علیهالسلام) با آیهای از قرآن، به آن ملعون پاسخ داد:
"اللهُ یتَوَفَّی الأنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها."[1]
خداوند، جانها را به هنگام مرگ میگیرد و آنها را كه نمردهاند، به هنگام خواب.[2]
مردم نمیتوانند کسی را بمیرانند، بلکه مردم، شهدا را میکشند و خداوند، آنها را میمیراند؛ "اللهُ یتَوَفَّی الأنْفُسَ حِینَ مَوْتِها". اما میراندن خدا، عین حیات و زندگی است؛ "و لاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سَبیلِ اللهِ أمواتاً بَلْ أحْیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یرزَقُونَ".
گویا امامسجاد(علیهالسلام) میفرماید: میراندن خدا عین حیات است؛ اما شما او را کشتید! بُعد حیات زمینیاش را از او گرفتید، ولی بُعد حیات انسانیاش را، خدا دریافت كرد و به حیات "عِندَ رَبِّهِم یرزَقُونَ" برد.
متأسفانه اکثریت ما چون فرق زنده بودن و زندگی کردن را نمیدانیم، برای حفظ زندگی، به هر مردنی تن میدهیم! مثلاً برای حفظ مقام، جاه، خور و خواب، شهوت یا غضبمان، حاضریم صفات الهیمان بمیرد، یا برای رسیدن به سود مادی و جسمی، به مردن شخصیتمان در دروغ، تن میدهیم؛ و اگر چه به خوبی میدانیم نفاق و دروغ، روح ما را میکُشد، به آنها تن میدهیم!
ما حتی حاضریم برای حفظ زندگی، در مقابل هر کسی، تن به ذلت دهیم. در حالی که فقط ذلیل و خاضع شدن در پیشگاه خدا، خوب است؛ نه اینکه ذلیل شویم تا خود را در مال، جاه و فرزند حفظ کنیم! درست همان کاری که سپاهیان یزید کردند و زندگی پستتر از حیوانات را انتخاب نمودند. اما کسی که زنده بودن را میخواهد، ولو در مسیر هدفش هزاران بار کشته شود، باز زنده است و زندگی میکند و هرگز به ذلتها، پستیها، رذایل، گناهان و معاصی، تن نخواهد داد.
برگرفته از کتاب "ابتلا در کربلا"، صفحات 366 و 367.
[1]- سوره زمر، آيه 42.
[2]- اللهوف علي قتلي الطفوف، ص162.
نظرات کاربران