پیش‌زمینه‌ها

خیلی دوست دارم معارف دینی در قلبم اثر کند و حقیقت و شیرینی آن را درک کنم. چرا نمی‌توانم؟ آخر قلبم پر از پیش‌زمینه‌های فکری، موروثی، تربیتی و محیطی شده است. تنها کسی که حضورش خیلی‌خیلی کم‌رنگ است، خداست. دائم فکر می‌کنم، اگر این کار را بکنم، آن می‌شود؛ اگر آن کار را نکنم، این می‌شود؛ به نظرم این، خوب است و آن، بد است؛ و خلاصه کلی ارزش‌ها، ضدارزش‌ها، بایدها، نبایدها و نتیجه‌گیری‌ها دارم که همه براساس حرف و نظر دیگران یا خوشآمد و بدآمد خودم شکل گرفته‌اند، نه خواست خدا. اما دیگر خسته شده‌ام. می‌خواهم دلم را به صاحبش بسپارم و همۀ پیش‌زمینه‌هایم را دور بیندازم. خالی به درگاهش بیایم و این بار صادقانه استفغار کنم و به آغوشش پناه ببرم. برگرفته از بحث روحیه ولایی



نظرات کاربران

//