(فاطمیه 90 – 11جلسه)
این بحث، به تبیین حقیقت مقام راضیه و مرضیهی حضرت زهرا(عليهاالسلام) میپردازد. در قرآن، رضایت به حیات طبیعی، مذموم شمرده شده و رضایت ممدوح، راضی شدن به آخرت است؛ که حضرت فاطمه(عليهاالسلام) در از دست دادن حیات طبیعی، راضی به همین حیات ابدی شدند.
رضا، مرتبه دارد. اولین رتبه، آن است که خدا از فعل انسان، راضی باشد؛ و نتیجهاش قبولی اعمال است. اما در رتبهی بعد، گوهر ذات و خود بنده، مورد رضای خدا قرار میگیرد و مقبول میشود؛ "فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ". از سوی دیگر، بندهی راضی هم، نه فقط از نعمتهای خداوند، راضی است، بلکه از تمام خواستهای الهی، راضی است؛ چه مطابق میلش باشد، چه نباشد. او خود خدا را دوست دارد؛ هم سنن مادیاش را و هم سنن معنویاش را، هم آزمایش و ابتلائش را و هم فضل و عنایاتش را، هم سیلیاش را و هم نوازشش را؛ یعنی نظام حاکم بر عالم هستی را با رضایت پذیرفته است. اما آنکه به مقام رضا نرسیده، در توهمش میکوشد دنیای دیگری خلق کند و مدام با از دست دادن و به دست آوردن، بالا و پایین میشود و انرژی ساقط میکند! چون امور جبری و شبه جبری و امور اختیاری را نمیشناسد. او نمیداند خداوند، چیزهایی را که خودش در دنیا داده، میگیرد؛ ولی میخواهد با هزار و یک ترفند، بنده را راضی کند که دادنیها را با رضایت بدهد؛ چرا؟ تا بتواند گرفتنیها و عنایات الهی را به رضایت بگیرد و "راضِیةً مَرْضِیةً" شود.
اما امور جبری و شبه جبری چیست؟ حیطهی اختیار ما کجاست؟ رضای صادق و رضای کاذب، کدام است؟
در بحث "تبیین مقام رضا"، مطالب بسیار شنیدنی در این باره خواهیم یافت.
نظرات کاربران