(8جلسه)
پرواز به سوی مقصد غایی برای انسان، سیری پیچیده است که نیاز به ابزار و آلات گوناگونی دارد. خداوند، خوف و رجاء یا ترس و امید را به عنوان دو بال برای این عروج، در قلب انسان قرار داده است؛ دو بالی که باید با هم و متعادل باشند، تا بتوانند نقش خود را در به سلامتْ رساندن انسان به مقصد این سیر، به خوبی ایفا کنند. اما اگر هر کدام به افراط یا تفریط بیفتند، سبب سقوط طائر جان آدمی خواهند شد؛ و اینجاست که خوف و رجاء ممدوح و مذموم، مطرح میشود.
آن گاه که درون انسان از شدت ادراک صفات کبریایی و جلالی خداوند، خاشع میشود و در برابر عظمت حضرت حق، احساس حقارت میکند، رتبهای از خوف ممدوح را دارد؛ خوفی که انسان را به گریه و تضرع به درگاه خداوندی وامیدارد و او را از تمام خطاهای گذشته، پشیمان میکند؛ در رتبههای بالا نیز، به توبه از مراتب گوناگون إنیت و انانیت میکشاند. اما در هیچ رتبهای، سبب یأس و ناامیدی نمیشود!
به همین ترتیب، رجاء و امید به فضل و عنایات رحمانی و رحیمی خداوند هم، از امیدهای ممدوح است که آنبهآن شوق مؤمن را برای حرکت به سوی حضرت حق، بیشتر میکند. اما امید به داشتهها و تواناییها و عبادات و علم "خود"، بی توجه به آنکه تمام اینها، توفیق و لطف خدا بوده، امید مذموم است که انسان را دچار عُجب و غرور و هر روز به "خود"، متّکیتر میکند؛ حال آنکه او در تمام امور، نیازمند فضل و لطف خداست.
به هر حال، خوف ممدوح، رجاء ممدوح را به دنبال دارد و خوف مذموم، مانع میشود که انسان، خوف ممدوح و رجاء ممدوح داشته باشد؛ که البته معانی این الفاظ و چگونگی آنها و تأثیرشان در روند حرکت انسان، از مسائلی است که در مباحث «خوف و رجاء» به آن پرداخته شده است.
نظرات کاربران