(21جلسه)
دربارهی شجرهی طیبه و ارتباطش با کلمهی طیبه، چه میدانیم؟ ویژگی شجرهی خبیثه چیست؟ ما جزء کدام هستیم؟ به راستی چگونه میشود با توسل به کلمهی طیبه، از عبودیت و اطاعت خدا به مقام ربوبیت رسید و مظهر اسماء خدا شد؟ جایگاه عشق و محبت در این مسیر چیست؟
"ألَمْ تَرَ كَیفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَیبَةً كَشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ. تُؤْتی اُكُلَها كُلَّ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها..."
شجرهی طیبه، درختی است که ریشهاش در زمین و ثابت است و فروعاتش در عالم بالاست. شجرهی طیبه در عالم ماده است و کلمهی طیبه در عالم ماوراء است؛ و این شجره، درخت وجود آدمی است که با ایمان و عمل صالح، طیب میشود. پس شاخ و برگ وجود انسان، تنها مقدمه هستند و آدمی در انتهای راهِ انسان شدن، باید از آنها منقطع شود و به ادامهی مسیر بیندیشد.
شجرهی وجود باید همیشه سبز باشد و نه تنها در بهار زندگی، بلکه در همهی فصول حیات، میوه دهد؛ یعنی نه فقط در ایام خاص، بلکه باید پیوسته در عروج روحانی باشد. لذا انسانی که وجودش طیب است، در هر آزمایشی باشد، افعال و اوصاف و اندیشهاش نورانی و توحیدی است.
و نکتهی مهم، آنکه باید هوشیار باشیم تنها تا زمانی که شجرهی وجود به میوهگی نرسیده، امکان بازگشت و جبران خطاها هست؛ وگرنه وقتی به میوهگی رسید، کار از کار میگذرد و دیگر فرصت جبران نخواهد بود. پس باید همین جا در دار دنیا، فکری برای خود کنیم تا ثمرههای سالم و کاملی داشته باشیم.
اما شجرهی وجود برای رسیدن به آنجا، باید سفری داشته باشد؛ سفری چهارگانه با هفت طوف، حول چهار رکن کعبهی وجود؛ که برای شناخت این سفر، بهتر است به اصل بحث رجوع کنیم.
همچنین در ادامهی این مباحث، صفت حلم به عنوان اولین شوط از این طواف الهی معرفی میشود تا حقیقت این صفت را در میادین مختلف امتحان بشناسیم.
نظرات کاربران