عرفان در کربلا

(46جلسه)

 

تقریباً تمام ما مقیدیم که در جلسات روضه‌ی اباعبدالله(عليه‌السلام) شرکت کنیم و برای این غمِ عظمای اهل‌بیت(عليهم‌السلام) اشک بریزیم. اما تنها اندکی از ما فرصت کرده‌ایم که به تاریخ عاشورا رجوع کنیم و با تأمل در جریاناتی که منجر به شهادت امام حسین(عليه‌السلام) شد، عبرت بگیریم تا مبادا در میدان "کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا"، نادانسته برای جبهه‌ی یزیدی شمشیر بزنیم!

در این سلسله مباحث، نامه‌هایی که اهل کوفه برای امام حسین(عليه‌السلام) فرستادند، بررسی می‌‌شود؛ نامه‌هایی که تک‌تک آن‌ها، نشان از ارادت بی‌شائبه‌ی کوفیان نسبت به مولایشان داشت. ارادتی که متأسفانه از سرِ احساس بود، نه از سر عشق؛ و لذا در وقت عمل و همراهی امام، به کارشان نیامد و در نهایت، امام را به کشتن دادند! بر خلاف هفتاد و دو تن یار عاشق امام...

ما نیز باید بدانیم که اگر نسبت به اهل‌بیت عصمت(عليهم‌السلام) و خصوصاً امام زمانمان(عجّل‌الله‌فرجه) عشق حقیقی نداشته باشیم، وجه امتیازی نسبت به کوفیان نداریم و خطرِ افتادن در همان ورطه‌ای که کوفیان در آن افتادند، ما را نیز تهدید می‌کند! اینجاست که تا ما اصلاح نشویم و نسبت به اماممان عمیقاً عشق و معرفت کسب نکنیم، خداوند، او را به میان ما باز نخواهد گرداند.

به امید آنکه این مباحث، در تغییر رویه‌ی زندگی و در نتیجه تعجیل فرج حضرت حجت(عجّل‌الله‌فرجه) به ما کمک کند؛ إن‌شاءالله.



نظرات کاربران

//