
دختر نوجوون، بچهها رو خیلی دوست داشت. دلش میخواست حتی شبای قدر هم کنار اونا باشه و از دیدن چهرههای معصوم و پاکشون غرق انرژی و نشاط بشه. به مادرش گفت حوصلۀ سخنرانی نداره، ولی عاشق بچههاست. مادر با کمی تأمل گفت: «خب میتونی وسایل نقاشیتو بیاری و بچهها رو سرگرم کنی.»
دختر، مشتاقانه کاغذها و جعبۀ مدادشمعیشو تو کیفش گذاشت و با مادر، همراه شد. اون شب، بچهها وقتی از مراسم شب قدر برمیگشتند، راضی و پرانرژی بودند. دخترک هم مدام برای شب بیست وسوم نقشه میکشید و به فکر مشغول کردن بچههای خندون و شاد بود.
الآن دیگه دیوار اتاقش پر شده از نقاشی بچهها در شبای قدر؛ و با نگاه به هرکدوم از اون نقاشیها، کلی خاطرۀ شیرین و چهرههای شاد، براش زنده میشه.
مادر فکر میکنه دخترش از الآن تو فکر شبای قدر سال بعده و همین فکر، آرومش میکنه.
گامهاي اساسي در تربيت نسل 6
معناي تربيت
هر انساني در دنيا رشد ميكند تا آنچه را در درونش دارد، ظهور دهد و به ثمر برسد. او در اين سير، تحت تاثير عوامل مختلفي چون ژن، محيط و اطرافيان قرار ميگيرد. اما ثاثير اصلي، از گوهر وجودش است؛ گوهري كه استعدادهاي متعدد انساني را در خود دارد. مثل بذر هر گياه، كه ساقه، برگ و ميوه ي خاصي را با طعم، بو و خاصيت ويژهاش دربردارد.
تربيت يعني: جهت دادن آثاري كه فرد از ژن، محيط و ساير عوامل گرفته، در راستاي ظهور استعدادها و هدفي كه در درونش است.
نظرات کاربران