
- دخترم، پاتو از رو جانماز بردار، خدا ناراحت میشه.
- مامان، خدا ناراحت نمیشه؛ شما ناراحت میشی.
این جملۀ دخترم مرا به فکر فرو برد. واقعاً خودم ناراحت میشوم یا خدا؟
چقدر در تربیت فرزندم براساس رضایت و نارضایتی خودم به او تذکر دادهام!
وقتی یکساله بود، نگذاشتم با غذایش بازی کند؛ آخر من از کثیفی و ریخت و پاش بدم میآید.
وقتی میخواست در مهمانی با بچهها بازی کند، دوست داشتم گوشهای ساکت بنشیند تا همه از او تعریف کنند.
وقتی به مقتضای سنّش باید ریخت و پاش میکرد، او را وادار کردم که منظم باشد و... .
اما بهتر بود در هر کار بررسی میکردم که رضایت خدایم در چیست؛ نه اینکه براساس خواست خود با فرزندم رفتار کنم.
**********
بیشتر ما چارچوب حق را در رفتار با فرزندانمان در نظر نمیگیریم و بر اساس هوای نفس، با آنها رفتار میکنیم. چون خودمان بعضی کارها را دوست داریم، میخواهیم آنها هم دوست داشته باشند؛ یا چون بعضی کارها را نمیپسندیم، آنها هم نباید بپسندند و انجام دهند. غافل از اینکه چون حق را نمیشناسیم و رضایت حق تعالی را در نظر نمیگیریم، معیار اصولی برای دوست داشتنها و دوست نداشتنهایمان نداریم.
نظرات کاربران