نظرات مختلف دربارۀ رجعت

نظرات مختلف دربارۀ رجعت

در ادامۀ بحث «رجعت» (جلسۀ 6، 6 رمضان 1444) به تبیین موضوع «نظرات مختلف دربارۀ رجعت» می‌پردازیم.

رجعت را نوعی معراج دانستیم و گفتیم نظرات مختلفی دربارۀ رجعت وجود دارد. عده‌ای، رجعت را معجزۀ امام دانسته که با دعای او، همه زنده می‌شوند.

ملاصدرا در ذیل آیۀ 31 سورۀ یس،[1] دربارۀ رجعت و بازگشت گذشتگان می‌فرماید: «برای ما این امر صحیح است. همانطور که از احادیث ائمه بر ما وارد شده، رجعت حق است و بعد از زمان ظهور حضرت حجت اتفاق می‌افتد. عقل هم مانع نمی‌شود از قبول این اتفاقات که در رجعت به دعای امام زنده شوند.»

گروهی دیگر، رجعت را تناسخ دانسته که نفس به بدن جدیدی از انسان، حیوان یا نبات و... وارد می‌شود که البته نظر غلطی‌ است؛ زیرا در رجعت، نفس با همان بدن قبلی خود به دنیا برگشته و به بدن دیگری وارد نمی‌شود. پس رجعت، تناسخ نیست.

در روایات نیز آمدن حضرت عیسی(علیه‌السلام) با همان بدن قبلی خودش، نشانی از رجعت است. ایشان با بدن چهار بعدی[2] از دنیا رفته و با همان بدن که ابعاد بالاتر را بدون رفتن در خاک پذیرفته و لطیف‌تر شده، برمی‌گردد. اما بدن افراد دیگر، ابعاد بالاتر را با سیر تجردی در خاک می‌پذیرد.

مأمون فردی باسواد و عالم به قرآن بود که برای تضعیف شیعه، علما را از نقاط مختلف برای مناظره با امام رضا و امام جواد(علیهما‌السلام) دعوت می‌کرد. روزی خودش از امام رضا(علیه‌السلام) پرسید:

"یا أباالحسن، فما تقول فی الرجعة؟"؛ ای ابالحسن، دربارۀ رجعت چه می‌گویی؟

امام فرمود: «رجعت حق است، همانطور که در امت‌های گذشته بوده و قرآن هم به آن اشاره کرده. رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمود: هر چه در امت‌های سابق اتفاق افتاده، در امت من هم بی‌کم و کاست و طابق‌النعل بالنعل اتفاق می‌افتد. سپس فرمود: هنگامی که فرزندم مهدی خروج کند، عیسی‌بن‌مریم نازل شده و پشت او نماز می‌خواند. همانا اسلام در ابتدا غریب و ناشناخته بود و به زودی نیز غریب می‌شود؛ پس خوش‌به‌حال غریبان در اسلام. به حضرت رسول گفته شد: این امر چگونه واقع می‌شود؟ فرمودند: حق به اصل و صاحب خود بازمی‌گردد.»

مأمون گفت: یا اباالحسن دربارۀ تناسخ و قائلین به آن چه می‌گویی؟ امام فرمود: «هرکس قائل به تناسخ باشد، به خدا کافر است و بهشت و جهنم را تکذیب کرده.»

مأمون پرسید: نظر شما دربارۀ مسخ‌شدگان چیست؟ ایشان فرمود: «اینان قومی بودند که خداوند بر ایشان غضب کرد و مسخ شدند و بعد از سه روز هلاک شده و تولید نسل نکردند.»[3]

بنابراین امام رضا(علیه‌السلام) تناسخ و مسخ شدن را رد کرده و رجعت را اثبات می‌کنند.

همچنین رجعت، بیدار شدن از مرگ است. همانطور که در آیات سورۀ کهف آمده:

"فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا. ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَىٰ لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا."[4]

پس سالیانی چند در آن غار، بر گوش‌هایشان (از خواب) پرده زدیم. سپس بيدارشان كردیم تا بدانیم كدام یک از آن دو گروه حساب مدت آرمیدنشان را داشته‌اند

یا در آیۀ 18: "وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ..."[5]؛ و گمان می‌کنی آن‌ها بیدارند و حال آنكه در خواب هستند.

کسانی‌که در عالم برزخ‌اند، گویا در عالم رؤیا و خواب زندگی می‌کنند و در عالم رجعت از خواب بیدار می‌شوند. پس رجعت نوعی بیداری از خواب است.

در سورۀ یس نیز می‌فرماید: "قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا"[6]

مى‌گويند: واى بر ما، چه كسى ما را از خوابگاه‌هايمان (قبرهایمان) برانگيخت؟

زنده‌ کردن مردگان توسط انبیاء و اولیاء نیز، نوعی رجعت و بیدار کردن از خواب است، ولو از خواب بی‌معرفتی. پس هنگامی‌که مقام ولایت با معرفت و هدایت، گم‌گشتگان را از خواب سرمایه‌داری و کثرت دنیا بیدار می‌کند، در حقیقت آنان را وارد عالم رجعت کرده. در این حال وقتی بیدار می‌شوند دینداری برایشان عالَم دیگری می‌شود.

زادان، خادم سلمان می‌گوید: «هنگامی‌که سلمان در مدائن وفات یافت، حضرت علی(علیه‌السلام) برای غسل‌دادن و تدفین او آمد. هنگامی‌که سر او را به سمت صورت خود بلند کرد، سلمان تبسم کرد و تلاش کرد بنشیند. حضرت به او فرمود: بازگرد به سوی موتت، پس بازگشت.»[7]

این نمونه‌ای از زنده کردن مردگان توسط امام است. در حقیقت همۀ انسان‌ها بعد از طی مراحل برزخ به ولایت علی(علیه‌السلام) برمی‌گردند و خود حضرت عامل رجعت انسان‌هاست. همان که در آیات سورۀ غاشیه می‌خوانیم:

"إِنَّ إِلَيْنَآ إِيَابَهُمْ. ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم"[8]

هر آينه بازگشتشان به سوى ماست. سپس حسابشان با ماست.

امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید: «آنان (خلفای غاصب) خود را به نامی می‌نامند که خدا جز علی‌بن‌ابیطالب را به آن نام ننامیده و تأویل آن (امیرالمؤمنین) هنوز نیامده. راوی پرسید: تأویل آن کی خواهد بود؟

فرمود: زمانی‌که خداوند در پیشگاه علی، انبیاء و مؤمنین را جمع کند برای اینکه علی را یاری کنند. و این همان کلام خداوند است که فرمود: «و خدا از پيامبران پيمان گرفت كه شما را كتاب و حكمت داده‌ام؛ به پيامبرى كه آيين شما را تصديق مى‌كند و به رسالت نزد شما مى‌آيد بگرويد و يارى‌اش كنيد... . گفتند: اقرار كرديم. گفت: پس شهادت دهيد و من نيز با شما از شاهدانم.» پس آن روز حضرت رسول پرچم خود را به علی می‌دهد. او امیر تمام خلائق می‌شود و جهانیان نيز در زير پرچم و لواء او خواهند بود، و او امیر آن‌هاست و اين است تأويل كلمۀ امير‌المؤمنين.»[9]

بنابراین تأویل نام «امیرالمؤمنین» در زمان رجعت است که تمام خلائق از اولین تا زمان ظهور، رجعتشان با امیرالمؤمنین است.

مفضل از امام صادق(علیه‌السلام) دربارۀ ظهور پرسید. ایشان فرمودند:

«حاشا که خداوند وقت ظهور او را طوری معین کند که شیعیان ما آن را بدانند. عرض کرد: آقا برای چه؟ فرمود: آن وقت همان ساعتی‌ست که خداوند می‌فرماید: "يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ۚ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ لَا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً"[10] و نیز همان ساعتی‌ست که خدا فرمود: "یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا"[11] و نیز فرمود: "إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ"[12] و در آیۀ دیگر فرمود:"فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا"[13] و نیز "اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ"[14] و ... .»[15]

"ساعة" همان عالَم رجعت است که با قیامت و زمان ظهور متفاوت است. علم "ساعة" نزد خداست و ناگهانی اتفاق می‌افتد، البته مقدمات و نشانه‌های "ساعة" از قبل در دنیا آمده و رجعت نیز در دنیا خواهد بود.

ابو‌بصیر از امام صادق دربارۀ آیۀ "حَتَّی إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً"[16] ‌پرسید. ایشان فرمود: "حَتَّی إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُونَ"؛ یعنی موعود (وعده داده شده) همان خروج قائم و روز ساعة است که در آن روز خواهند دانست با آنچه را كه به دست قائمش بر آن‌ها فرود آورد. این است كه می‌فرماید: كيست كه مكانش بدتر (یعنی نزد قائم) و سپاهش ناتوان‌تر است.»[17]

امام، ظهور را با ساعة جدا کردند که ساعة همان زمان رجعت است.

در روایتی دیگر ابوبصیر از امام صادق(علیه‌السلام) دربارۀ آیۀ "اللهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ یرْزُقُ مَنْ یشاءُ"[18] می‌پرسد؟ ایشان می‌فرماید: «یعنی ولایت امیرالمؤمنین را روزی می‌دهد. او می‌پرسد: "مَنْ کانَ یرِیدُ حَرْثَ الآْخِرَةِ"[19]یعنی چه؟ می‌فرماید: کشت آخرت، معرفت امیرالمؤمنین و امامان(علیهم‌السلام) است. می‌گوید: "نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ" یعنی چه؟ می‌فرماید: بر معرفتش می‌افزاییم تا بهره‌اش را از دولت امامان دریافت کند. "وَ مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ"؛ یعنی کسی که حرث دنیا را بخواهد، در دولت حق با حضرت قائم نصیب و بهره‌ای نخواهد داشت.»[20]

 

 


[1]- "أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ"؛ آيا نديده‌اند كه چه مردمى را پيش از آنها هلاک كرده‌ايم كه ديگر به نزدشان بازنمى‌گردند.

[2]- چهار بُعد؛ طول و عرض و عمق و زمان.

[3]- عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص 202: "فقال الرضا علیه‌السلام: إنّها لحقّ قد کانت فی الأمم السالفة ونطق به القرآن، وقد قال رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یکون فی هذه الأمّة کلّ ما کان فی الأمم السالفة حذو النعل بالنعل والقذّة بالقذّة، قال علیه‌السلام: إذا خرج المهدی من ولدی نزل عیسی‌بن‌مریم علیهماالسلام فصلّی خلفه، وقال علیه‌السلام: إنّ الاسلام بدء غریبا وسیعود غریبا فطوبی للغرباء، قیل: یا رسول الله ثمّ یکون ماذا؟ قال ثمّ یرجع الحقّ إلی أهله. فقال المأمون: يا أبا الحسن فما تقول في القائلين بالتناسخ؟ فقال الرضا: من قال بالتناسخ فهو كافر بالله العظيم مكذب بالجنة و النار. قال المأمون: ما تقول في المسوخ؟ قال الرضا ع أولئك قوم غضب الله عليهم فمسخهم فعاشوا ثلاثة أيام ثم ماتوا و لم يتناسلوا".

[4]- سورۀ کهف، آیات 11و 12.

[5]- سورۀ کهف، آیۀ 18.

[6]- سورۀ یس، آیۀ 52.

[7]- بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏22، ص 384: "لما جاء أميرالمؤمنين ليغسل سلمان، وجده قد مات. فرفع الشملة عن وجهه، فتبسم و هم أن يقعد. فقال له أميرالمؤمنين ع: عد إلى موتك فعاد."

[8]- سورۀ غاشیه، آیات 25 و 26.

[9]- بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏53، ص 70: "عن أبی‌عبد‌الله: لقد تسموا باسم ما سمى الله به أحدا إلا علی‌بن‌أبیطالب و ما جاء تأويله قلت جعلت فداک متى يجی‏ء تأويله. قال: إذا جاءت جمع الله أمامه النبيين و المؤمنين حتى ينصروه و هو قول الله "و إذ أخذ الله ميثاق النبيين لما آتيتكم من كتاب و حكمة إلى قوله أنا معكم من الشاهدين. فيومئذ يدفع رسول الله ص اللواء إلى علی‌بن‌أبیطالب ع فيكون أمير الخلائق كلهم أجمعين يكون الخلائق كلهم تحت لوائه و يكون هو أميرهم فهذا تأويله."

[10]- سورۀ اعراف، آیۀ 187: دربارۀ ساعة از تو مى‌پرسند: کی فرا مى‌رسد. بگو: علم آن نزد پروردگارم است. تنها اوست كه چون زمانش فرا رسد آشكارش مى‌سازد. فرارسيدن آن بر آسمانيان و زمينيان پوشيده است، جز به ناگهان بر شما نيايد.

[11]- سورۀ نازعات، آیۀ 42.

[12]- سورۀ لقمان، آیۀ 34: خداست كه می‌داند كه ساعة چه وقت می‌آید.

[13]- سورۀ محمد، آیۀ 18: آیا تنها منتظر آنند كه به ناگاه ساعة فرا رسد؟ هر آینه نشانه‌هاى ساعة آشكار شده است.

[14]- سورۀ قمر، آیۀ 1: ساعة نزدیک شد و ماه از هم شكافت!

[15]- بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏53، ص 1.

[16]- سورۀ مریم، آیۀ 75: ... تا آنگاه آنچه را به او وعده داده شده بنگرد؛ عذاب يا قيامت. آنگاه خواهند دانست كه چه كسى را جايگاه بدتر و سپاه ناتوان‌تر است.

[17]- الكافی (ط - الإسلامية)، ج1، ص 431.

[18]- سورۀ شوری، آیۀ 19: خدا با بندگانش مهربان است، هر كه را بخواهد روزى مى‌دهد.

[19]- سورۀ شوری، آیۀ 20: "مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ"؛ هر كس كشت آخرت را بخواهد به كِشته‌اش مى‌افزاييم و هر كس كشت دنيا را بخواهد به او عطا مى‌كنيم، ولى ديگر در كشت آخرتش نصيبى نيست.

[20]- الكافی (ط - الإسلامية)، ج1، ص 436.

 



نظرات کاربران

//